ثمین ساداتثمین سادات، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
سید محمد امینسید محمد امین، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

ثمین عشق مامان وآقا

کودکم روزت مبارک

        عشق مامان وآقا روزت مبارک فرشته کوچولوی من این خنده هایی که طعم عسل می دهند و قلب آسمان را آب می کنند ، ای کاش وامیدوارم همیشه در چهره ات باقی بمانند ! دنیای کودکانه ، صمیمی ترین دنیایی است که هر لحظه بارها آرزو می کنیم تا کاش می شد یک بار دیگر به این دنیای کودکانه قدم بگذاریم ! روز کودک مبارک . . .  پا به پای کودکی هایم بیا کفش هایت را به پا کن تا به تا قاه قاه خنده ات را ساز کن باز هم با خنده ات اعجاز کن ...
12 آذر 1392

ثمینم زود خوب میشی مامان

سلام نازنینم سلام دخترکم  قربونت برم من الهی عزیزم ،مامانی فدات بشه دلم خیلی گرفته خیلی دوست دارم فقط بشینم وگریه کنم عزیزم از پنج شنبه شب تب کردی ومریض شدی دیروز بردیمت دکتر اما چون جمعه بود متخصص نبود ومجبور شدیم بریم پیش یه دکتر عمومی اما ..... مامانی وقتی امروز صبح بخاطر دل پیچه بیدارشدی و بعدشم بالا اوردی واون چشمای معصومت ریز شده بود وبی حال بود دلم کباب شد قشنگم کاش من مریض میشدم کاش من حال نداشتم کاش...... خیلی ناراحتم دختر نازم مامانی انشاله زود خوب میشی اما وقتی میبینم چقدر ناراحتی وبی حالی نمیتونم به خودم مسلط باشم دیروز همش به این واون زنگ میزدم تا کمک بگیرم  که آقا برگشت گفت تو...
12 آذر 1392

خدایا شکرت که ثمین مفهوم عشق فهمید

 سلام نازنین مامان این هفته هم باخبرای خوبی اومدم پیشت عزیزم این هفته رو با انرژی شروع کردیم ودوتا مجلس عروسی دیگه هم داشتیم وکلی با هم نای نای کردیم شب دوشنبه هم طبق معمول آماده شدیم  که یهویی دیدم ای دل غافل رفتی ولاک قرمز برداشتی ودرش باز کردی ومیخواستی انگشتای پات لاک بزنی که روی پات رنگ آمیزی کردی البته این عکسا مربوط به یه روز دیگه هست بالاخره رفتیم تالار آقا جون اینا هم دعوت بودن وشما با دیدن عمه ومامان پروین کلی خوشحال شدی اولش آروم سر جات نشسته بودی ولی طولی نکشید که شما ول کن نبودی وسریع میرفتی وسط تالار وشروع میکردی به نای نای کردن چند باری گفتم شاید خسته شدی وبغلت...
12 آذر 1392

بیستی بخدا عاشقتم

عزیزم جونم قشنگم دختر نازنینم بیست ماهگیتم تمام شد وشما وارد 21 ماهگی شدی هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا مبارک باشه از اون جایی که مامانی عاشق عدد 20 هست ونمره 20وکلا هرچی که 20هست عشق منه میگم بیستی بخدا  حالا هم که از لحاظ سنی بیست کامل شدی عاشقتم بیست من مبارک باشه که از هر لحاظ بیستی   بیسته بیسته بیستی                                                 &nb...
12 آذر 1392

هفته آخر تابستان 92

سلام نازگلم این هفته اخر تابستون در حقیقت هفته مجالس شادی برا ما بود چون هر شب مجلس عروسی وتولد برپا بودکه در این مورد تو دوتا پست قبل نوشتم جونم اما در مورد کارهای دیگه که با هم انجام دادیم اینکه این هفته رفتیم خرید و برا دخمتر عزیزم یه جفت کفش ادیداس خریدیم جالب اینکه تا داخل فروشگاه شدیم یه راست رفتی سر وقت همین کفشای مذکور و دیگه دست بردارشون نشدی خواستم چند مدل دیگه رو هم امتحان کنی اما  کفشا رو تو دستت گرفته بودی و می گفتی نه نه وبعد میبردی سمت پاهات و با صدای دلنشینت می گفتی با با یعنی پات کنم  نگو شما نقشه داشتی تا پات کردم راه افتادی بسمت در انگاری اومده بودی هدیه بگیری خندم گرفته بود وسریع اومدم د...
12 آذر 1392

عشق من

سلام عزیز جونم ثمینم این پست داغ داغ دارم برات مینویسم الان درست ساعت 3:34 صبح روز شنبه 30 شهریور وشما هم داری نای نای میکنی اومدی پیشم وبا اعتراض میگی نای نای ،آخه آهنگ تموم شده ومیخوای دوباره تکرار بشه تا شما نای نای کنی عروسکتم دستت گرفتی و اینور اون ور میری قربونت برم من مامان نفسم وقتی نگاه زیبات بهم می افته لبخند میزنی و ناز میریزی عزیز جونم «نگاه» مقوله شگفتی است. هر نگاه پیامی دارد از این رو در فرهنگ ما بعضی از نگاه ها معصیت است و بعضی عبادت. در روایت آمده است: «نگاه مهرآمیز فرزند به پدر و مادر، عبادت است» امشب برا خاطر اینکه رفتیم بیرون وکلی خسته شدی وساعتای 10 خوابیدی ا...
12 آذر 1392

ثمین باهوش من

سلام عزیز مامان نفسم عشقم این مدت هم باکلی عکس ونوشته های جالب اومدم پیشت آره نازگلم ثمینم شما داری بزرگ وبزرگتر میشی ومامانی هر روز خدارو شکر میکنه وازش سپاسگذاره که لایق همچین فرشته ای قرارگرفته فرشته کوچولوی من اونقدر شیرین شدی که دوست دارم درسته قورتت بدم این هفته کلا عروسی وتولد بودیم هرشب برنامه رقص ونای نای شما برپا بود وخداروشکر از اون دسته نیستی که همش بهم آویزون باشی ووقتی ببینی مامانی نای نای میکنه بیای وبخوای بغلت کنم هرشب باهمدیگه  آماده میشدیم ومنتظر آقا که بیا دوآماده بشه وبریم عروسی کلی این هفته خوش گذشت وشماهم از اینکه تو مجالس شادی برقصی کیف میکردی الهی قربونت برم من می میرم واسه لبخندت وناز کردنت ...
12 آذر 1392

دلیلش

سلام دخترکم یه سلام پر محتوا واسه خاطر اینکه دیر آپ شدم این میگم وتا تهش بخون "اشکهایت را پاک نکن بلکه افرادی راکه باعث اشک ریختنت شده اند را پاک کن " خدایا ازت ممنونم بخاطر اینکه بیدارم کردی بخاطر اینکه طرز فکرم عوض کردی ثمینم گاهی اوقات باید ازخدا ممنون باشی که تورو تو شرایط سخت قرار داده چون این طوری آدمای دوروبرت وبه خوبی میشناسی که حتی به قیمت تنها شدنت هست که به خیلی چیزا می ارزه چون خدا صلاحت رو دراین دیده تا بیشتر حواست جمع کنی وبهتر اطرافیانت روبشناسی خدایا ممنونم بخاطر این شرایط سختی که قرارگرفتم وتونستم اطرافیانم بشناسم وبه نتیجه های خوبی برسم وبهتر وراحتر زندگی کنم خدایا شکرت ...
12 آذر 1392

روزت مبارک دختر عزیزتر ازجونمون وعکس آتلیه 2

سلام نازنینم روزت مبارک دخترکم عزیزتر از جونم دوست دارم عشقم امروز صبح ساعت 8 بیدارشدیم وبعداز خوردن صبحانه رفتیم بیرون تا واست هدیه توبخرم یک سکه مبارکت باشه نازنینم این پست از طرف آقا مینویسم واست تا عشق کنیم        باید دختر باشی تا بدانی پدر لطیف‌ترین موجود عالم است باید دختر باشی تا ته دلت قرص باشد که هیچ‌وقت جای دست پدر روی صورتت نخواهد افتاد مگر به نوازش باید پدر باشی تابدانی دختر عزیزترین موجود عالم است تا پدر نباشی نمی‌توانی درک کنی دختر داشتن افتخار پدر است باید دختر ِ پدر باشی تا احساس غرور کنی باید پدر-دختر باشید ...
12 آذر 1392

جشن ازدواج خاله زهرا

دختر نازنین سلام عزیزم دختر نازم خاله زهرا هم عروس شد وخیلی خیلی زود مراسم عقدش برپا شد وماهم خوشحال از این بابت در پی تدارک کارها بودیم واسه این روز خوش گذشت وشماهم کلی رقصیدی وجالب اینکه سفره عقد ست لباس شما بود طلایی خیلی عکسات قشنگ شد وقسمت خنده دار اینکه شما یواشکی میرفتی سروقت ظرف میوه سفره عقد واز میوه هاش تست میکردی فکر کن حتی هندونه سفره رو هم خوردی الهی قربونت برم من که اینقدر شیطون شدی تو مجلس کلی قربون صدقت رفتن وکلی ماشاله هزار ماشاله بدنبالت گفته میشد نفسم دوست دارم خیلی زیاد         بقیه ماجرا ادامه مطلبه ها ثمین در کمین میوه ه...
12 آذر 1392